دیدآرت

رابطه مستقیم نم پس دادن و بارش باران از آسمان

جمعه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۴۳ ب.ظ
غربی ها خوب یادگرفتن که دانش خودشون رو با هم به اشتراک بگذارن. به این نتیجه رسیدن که با این کار، حوزه ای که در اون فعالیت می کنند رشد می کنه و از قِبَل اون خودشون هم رشد می کنن.
اما متاسفانه ما به دلایلی این طور نیستیم. گاهی ترس اینو داریم که مثلا با یاد دادن چیزی به کسی ممکنه اون از ما جلو بزنه. گاهی وقتی به کسی چیزی یاد می دیم از طرف مقابل متوقع می شیم. و گاهی هم اسیر تعصبات الکی هستیم.
رفیقی رو بیاد دارم که در خلوت از داشته های علمیش می گفت و با پوزخندی به من با لحنی شاید متکبرانه(البته این حس من بود. اصل حسش رو الله اعلم!)می گفت:" ..من اینا رو که نمیام به بچه ها بگم که"...طفلک خیال می کرد که این علم رو فقط اون داره. نمی دونست که باید مثل رودخونه جاری باشه تا همیشه باشه. که اگر این طور نباشه می گنده
خوبه که این حسنه رو -بر خلاف غربی ها که خیلی سود انگارانه بهش نگاه می کنن- با این رویکرد پیش بگیریم که که اگر من نوعی دست یکی که پایین تر از خودم هست رو بگیرم، اونی که اون بالاست قطعا دست منو می گیره.
خیلی خوب می شه دوستانی که این متن رو میخونن،در هر جائی که هستن سعی کنن به اطرافیانشون اضافه کنن. و شک نداشته باشن که این کار قطعا باعث زیاد شدن خودشون می شه. هر چند ممکنه با سختی هایی هم روبرو بشن که به قول جناب لقمان: فراموش کن خوبی که در حق دیگران می کنی و بدی ای که در حقت می کنند.
در همین راستا ان شاءالله پست بعدی با این خواهد بود:چگونه هنرمند شدن و از این جور حرف ها
  • موافقین ۷ مخالفین ۰
  • جمعه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۴۳ ب.ظ
  • صادق لطفی زاده

نظرات  (۴)

  • سید رضا سعیدزاده بیدگلی
  • سلام.
    "نمی دونست که باید مثل رودخونه جاری باشه تا همیشه باشه. که اگر این طور نباشه می گنده"
    بسیار عالی. همینطوره. سپاس
    پاسخ:
    بله بله...
    هـــوم
    تیتر جلبناکی داشتید، البته با متنی که نوشتید هم موافقم....
    پاسخ:
    آقای قادری دست شما درد نکنه که موافقتتون رو اعلام کردین با مطلب
    ما همیشه محتاج حمایت شما بودیم!
    :)
    جدی نگیریا
    بسم الله
    سلام
    با یه اتفاق با وبلاگتون آشنا شدم
    خوب می نویسید؛ روون و بی پیرایه
    از اونجایی که ارزشی می نویسید و انتقاد پذیر هم هستید چند نکته برای بهبود وبلاگتون عرض می کنم، ان شاء الله که به کارتون بیاد
    باید قدری هدفمندتر بنویسید. به نظر میاد زیاد پراکنده گویی دارید. اگر هم هدفمند حرکت می کنید به چشم من خواننده نیومده.
    در عین حفظ سادگی و روونی ادبیاتتون، باید قدری هم عمیق تر بنویسید. این عمق هم شامل انتخاب عنوان میشه و هم بیان یک موضوع خاص.
    انگار دارید اسیر روزمرگی وبلاگی میشید، یه جور اسیر فضا شدن و فراموش کردن اولویتها
    شما، در این موقعیت زمانی و مکانی خاص، با ظرفیتهای خاص، وظایف خاصی هم دارید. هم تو فضای واقعی و هم تو فضای مجازی.فضای واقعی که زیر ذره بین من قرار نگرفته ( ;-) )، اما تو این فضای مجازی باید اثرگذارتر و عمیق تر کار کنید :)
    لحن آمرانه بنده رو ببخشید
    براتون آرزوی توفیق دارم
    یا علی
    پاسخ:
    دست شما درد نکنه
    ایشالا اون چیزایی که باید درست بشه، درست شه!
    :)
    بسم الله
    سلام صادق جان.از نظرت خوشم اومد.اشتراک گذاشتن یا هر چیزی رو که من تعبیرش می کنم به مادرانه رفتار کردن یک انسان.چون مادر نه تنها چیزی برای فرزندش کم نمی گذارد بلکه از خودش می زند و به پاره تنش می دهد.این شاید مکمل بحث شما باشد.اصلا ما باید بستر را برای پیشرفت دیگران آماده کنیم و خودمان بنشینیم و نظاره گر قهرمانی شان باشیم.
    و اما من با این نظر که شما هدفمند شی بهتره موافقم.ببین به نظر حقیر یک وبلاگ خوب بهتره یک هنر رو عرضه کنه.اگر مدیای مختلف می خواهد بکار رود بهتر است در یک موضوع مشخص باشد.موضوع مختلف رسانه مختلف این معنی را القا می کند که ما نمی دانیم چه چیز می خواهیم بگوییم.ممنون از حوصله ی خرج کرده ات.یاعلی.
    پاسخ:
    حالا من شدم مامان بچه ها دیگه...
    :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی