دیدآرت

تولیدی منتقد و حراف هنری!

جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۲۲ ب.ظ
فضای هنری اقتضائاتی داره و اگر چیزی از درون نجوشه قطعا هنرمند شدن و کار هنری کردن نزدیک محاله. این جوشش از درون لزوما امری معنوی نیست. و البته موضوع بحث ما هم نیست.
اگر زاویه ورود به فضای هنری درست انتخاب نشه و مثلا شخصی بنابر عللی احساس کنه که وظیفه اش کار هنری کردن هست، اگر برایش جان نده و خون دل نخوره و کم بگذاره، اتفاق وحشتناکی تهدیدش میکنه!! اون شخص تبدیل میشه به منتقد و حراف هنری.
واقعیت اینه که عرصه عملی حیطه هنر شاید برای آدمای امروزی عرصه ای مرد افکن شده باشه و از اون طرف حرف زدن قطعا راحت تر از عمل کردنه و من متاسفانه می بینم که دوستانی که مرد عمل در حوزه هنر نیستن تبدیل به اونجور آدمایی میشن که گفتم و این اتفاق خوبی نیست.
توصیه برادرانه ام به این دوستان اینه که اگر قراره کار هنری بکنین تو رو خدا یکم جون بکنین براش. بذارین یکم سخت بگذره...و باور کنین رشد تو همینه

  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۲۲ ب.ظ
  • صادق لطفی زاده

نظرات  (۱)

توروخدا پنبه نقدو اینطوری نزنید.
منتقد لزومن هنرمند نیست
عقده هنرمند شدن هم نداره.
البته من نمیگم نظر شما اینه ولی متاسفانه بعضی بنا بر دلایلی -اونم اینه که هرکسی توان کار نداره شروع به نقد میکنه-منتقد رو موجودی مصرف کننده و غرغرو و.... میشناسند.
که صد البته اینطور نیست.
نقدی صحیح رشد بیشتر هنرمند را باعث میشه.
نقد:در قدیم زمان زر و زرگر واز این چیزا افرادی در جامعه بودند که بهشون میگفتن منتقد . این ادما کارشون این بود که طلا جواهراتو بررسی میکردن و بعد میگفتن چقدر طلا داره چقدرش از نقرس ودر اخر چقدر مس توش هست. جالبه واژه نقد از همون موقع ها مونده .
کار منتقد هنری هم همونه و هنر هم به مثابه همون طلاست.
نکته دیگه ایکه ممکن به مذاقمون خوش بیاید اینکه هنرمند عیب کار هنرمندی دیگر رو بگه (شاید پیش خودمون بگیم خوب این حداقل کاری کرده)که این خیلی فاجعه امیز تره چون هنرمن صرفا کار خودشو میکنه ولی منتقد هنری کامل ادمیه که اثار بسیار از هنرمندانو دیده بعضا به غلت با هم مقایصه میکنه یا نه با اثار همون هنرمند مقایصه میکنه و بعد میگه فلانقدر از کارت طلاس ومثلا بقیش مسه.
یه نکته ی دیگه اینکه لزومان هم صحبت هنرمندان راجب کار هم دیگه بد نیست میتونه خیلی رفاقتی . دلسوزانه و از ایجور حرفا باشه . مثلا بگه کار قبلیتو بیشتر دوست داشتمو و...
در اخر خود ادم میتونه بعد از اتمام کارش در مقام یک منتقد بر بیاد وکارشو نقد کنه
توجه شما را به مثال زیر جلب مینمایم:
خوب اقا رضا اولا که خیلی نوشتی (چون واقا اینجا جای اینقد نوشتن نیست).
2-مثلتا ننویس نقرس بنویس تقره است.
3-بهتره ایندفعه که خواستی بنویسی فاجعه امیز تره موقه ا-آ shiftبگیری و بنویسی فاجعه آمیز تره .
4-زبان نوشتاری هم با محاوره ای نباید قاطی شه چون در هیچ جای دنیا قاطی نمیشه فق ایجاست
که داره قاطی میشه.
5-خوب بود بسم الله به نام خدایی یم مینوشتی چون برای متن به این بلنا لازمه (یه سلامم بعدش میزاشستی بدی نیود)
بیشترم میتونستم بنویسم ولی دیگه سرتو درد نمیارم.
*نقد 5 به من وارد نیست چون فقط میتونم بگم یادم رفت -ولی شما متنو با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کن بعدشم از طرف من به خودت سلام کن.
*اکثرا هم نظر نمیزارم این استثنا بود. خیلیم کاراتو دوست دارم . موفقتر باشی. همین .
الهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم.
پاسخ:
ُسلام
من هم منظورم زدن زیر آب منتقد نبود که اتفاقا به شدن به این موجودات نیازمندیم. فکر میکنم تو متن مشخصه که منظور چه افرادی هستن. و اعتقاد به این هم دارم که گروهی هستند که از روی تنبلی به سمت حرافی هنری سوق پیدا میکنن که اینا حتی مدت زیادی هم تو این حوزه باقی نمیمونن
و اینکه با اجازه شما بسم الله مطالب رو تو دلمون میگیم اگر اشکالی نداره. و خدمت گُلم بگم که عمدا محاوره مینویسم..ببخش ما رو
و دیگه تر اینکه نمیدونم کدوم رضا هستی اما خوش باشی :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی