دیدآرت

۳ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

بچه که بودم وقتی توی یه جایی حوصله ام سر می رفت و هیج امکانی برای سرگرم شدن نداشتم(مثل مهمونی های الکی آدم بزرگا و ...) ،همون جا که نشسته بودم با خودم می گفتم الان اگر من فلان جای اتاف،مثلا کنار لامپ بودم اتاق رو چطوری می دیدم؟ این اتفاق وقتی که تو ماشین بودم خیلی جذاب تر می شد. یه جورایی انگار داشتم از خودم بصورت آنی فیلمبرداری می کردم!

با این کار دهن آدم با استفاده از داده های تصویری اطراف،سعی می کنه اونا رو تو حالت جدید دوباره کنار هم بجینه. منتها بصورتی که سازمان اصلی اونا رو از بین نره.

یادم هست پروژه آخر درس درک و بیان محیط، طراحی یه شهر بود بر اساس ویژگی های مردمان اونها. یکی از بهترین پروژه ها بود. در طول اون پروژه ،زمان های زیادی در شهر خیالی پیاده روی می کردم و آروم آروم می ساختمش. به مردمانش سر میزدم.به بندرگاه می رفتم و یکی دوبار هم سری به قبرستون زدم. تجربه بی نظیری بود که ماحصلش شد چند صفحه سیاهی برای اخذ نمره!

به نظرم مواقع بی کاری و یا اون اوقتایی که تو مترو یا اتوبوس هستین و واقعا دیگه کاری از دستتون بر نمی آد( و حتی کتاب هم نمیتونین بخونین!!)،این کار رو انجام بدین! 

کلی بهتون خوش می گذره و اتفاقات جدیدی براتون می افته...


اگر اشتباه نکنم این کار اولین تصویر سازیم برای هیات محبین اهل بیت علیه السلام بود. اون موقع با یحیی نوریان اسکیس های معماریمون رو با مرکب و قلم فلزی می زدیم. حال و هوای اون موقع باعث شد این کار رو هم با همین تکنیک کار کنم. 
و اما درباره موضوع. جناب حبیب بن مظاهر یکی از شخصیت های دوست داشتنی من هست. یادم هست اون موقع کتاب  "از دیار حبیب سید مهدی شجاعی" رو چندین بار خوندم. صحنه مواجه حبیب و میثم تمار و اون جماعت در سایه نشسته که این دو رو دیوانه خطاب می کننن یکی از دوست داشتنی ترین قسمت های کتاب بود. اما در نهایت، کار به شب عاشورا و به پشت خیمه حضرت زینب(س) رسید.
 هر چند کار خالی از اشکال نیست اما از معدود کارهایی هست که با گذشت این همه مدت هنوز هم دوستش دارم.


پ ن: یادم رفته بود که یحیی نوریان هم برای حضرت زینب  سلام الله علیها یه تصویر سازی کرده بود. می تونین اینجا ببینینش.خدا به هممون توفیق بده که در "راه" باشیم

دو سال پیش بود که به پیشنهاد علی حیاتی قرار شد هر شب یه پرده کار بکنیم که با ابعاد بزرگ، جلوی ورودی هیات محبین اهل بیت دانشگاه هنر قرار بدیم. قرار بر این بود که امتحان بکنیم ببینیم چنین چیزی آیا جواب می ده یا نه. جدای از زمانی که برای کارهای هیات در روزهای دهه محرم انجام می شد باید هر کدوم از این پرده ها رو هم در همون روز آماده می کردیم. بنابراین واقعا وقت کمی داشتیم برای ایده پردازی و اجرا. برای چند صحنه به ذهنمون رسید که از شات های فیلم هم می شه به عنوان پایه کار برای پینت استفاده کرد.این کار باعث شد سرعت کار بالا بره.

بعد از یکی دو شب بهتر دیدیم که تصاویر داخل یه قاب جا بگیره و متنی هم به کار اضافه بشه. متن ها از دعای عرفه و با توجه به محتوای تصاویر انتخاب شد که به نظرم به کار کمک کرد.

این کارها بصورت مشترک با محمد رضا چیت ساز انجام شد. هر کدوممون سعی می کردیم یه بخشی از کار رو کامل کنیم و جلو ببریم.

هر چند کارها یک دست از آب در نیومد اما تجربه فشرده خوبی بود برای اون چند روز.

شب جناب حر و بستن راه حضرت اباعبدالله