لطفا به ادامه پست مراجعه بفرمایید..اصل قضیه اونجاست
لطفا به ادامه پست مراجعه بفرمایید..اصل قضیه اونجاست
یکم بی ربط به حال و هوای این ایام هست
اما گفتم بذار بزنمش که ایده اش بعدا از ذهنم نپره...
درخواست: چیزی که از این پوستر میفهمین رو برام بنویسین
وقتی برگشتم و در میان تاریک روشن جایگاه سوخت، مرد جوان را دیدم که سراسیمه به سمتم می آید اتفاقات روی سکو برایم تداعی شد.
ارباب حلقه ها همیشه برای من الهام بخش بوده...این تصویر برداشت آزادیه از معدن موریا ...
قرار بر این بود که یه تیزر 20 ثانیه ای برای معرفی این فروشگاه ساخته بشه.
ساعت نزدیک 2 نیمه شب؛ یک شب مانده به اربعین ارباب. با حاجی چمی گو و حسین و صابر کنار تیر 900 داریم سگ لرز میزنیم. به لطف ایده صابر و درست کردن کرسی پایین تنمون گرم شده اما این بالا وضعیت اصلا خوب نیست.
الان دارم فکر میکنم این خودکاری که در دستم است را از چه کسی گرفتم. چیزی به ذهنم نمیاید. (بعد تر معلوم شد مال آقای مومنی رئیس حوزه هنری هست!) موکب ها همه پر شده اند و جایی برای خواب نیست. تجربه شد که از این به بعد، بعد از اذان مغرب پیاده روی نکنیم و سریع در موکبی جاگیر شویم. ایرانی ها عموما این اشتباه را مرتکب می شوند. حسین زیر پتو دارد می لرزد. تکانی به ذغال ها دادیم تا دوباره گرمای خود را آزاد کند.سر صابر زیر پتوست. اما چمی گو هم چنان بیدار است. حتی حالت خواب هم به خودش نگرفته و نگاهش به دور دست است. بی خوابی اش شاید از سنگینی مسئولیتش است؛ نمی دانم.
الان دارم فکر میکنم این خودکاری که در دستم است را از چه کسی گرفتم. چیزی به ذهنم نمیاید. (بعد تر معلوم شد مال آقای مومنی رئیس حوزه هنری هست!) موکب ها همه پر شده اند و جایی برای خواب نیست. تجربه شد که از این به بعد، بعد از اذان مغرب پیاده روی نکنیم و سریع در موکبی جاگیر شویم. ایرانی ها عموما این اشتباه را مرتکب می شوند. حسین زیر پتو دارد می لرزد. تکانی به ذغال ها دادیم تا دوباره گرمای خود را آزاد کند.سر صابر زیر پتوست. اما چمی گو هم چنان بیدار است. حتی حالت خواب هم به خودش نگرفته و نگاهش به دور دست است. بی خوابی اش شاید از سنگینی مسئولیتش است؛ نمی دانم.
قرار بود برای اربعین یه زیارت نامه آماده کنیم. در ادامه مراحل اتود کار رو قرار دادم، صرفا برای به اشتراک گذاشتن یک تجربه...
پرواز شبانه استخراج زوایای پنهان زندگی است از دنیایی ماشینی و به ظاهر غیر انسانی...
موفقیت و عمق زیاد شخصیت پردازی حاصل تجربه بی واسطه نویسنده است از دنیای پرواز
قبل تر که منزل نزدیک فرودگاه مهرآباد بود بعضی اوقات همینجوری و بعضی اوقات هم از رو دلتنگی میرفتم کنار حصار فرودگاه و به بلند شدن و نشستنشون هواپیماها نگاه میکردم.