دیدآرت

۵۰ مطلب با موضوع «نگاشت ها» ثبت شده است


یکی از تمرینایی که به خلاقیت تصویر سازی کمک میکنه اینه که بدون اینکه بدونی قراره چی تو صفحه بکشی شروع بکنی به نقش زدن.

مردم معمولا خیلی دوست دارن اطلاعات خودشان رو نسبت به دیگران زیاد کنن. خیلی از اونها لزوما دلیل خاصی هم برای این کار ندارن. شاید بخاطر اینکه خوشون جلو دید خودشون نیستن اینجوریه.

---------------------------------

پشت فرمان نشسته ام و منتظر سبز شدن چراغ ردیف سوم هستم. می دانم که نباید به جایگاه اول فکر کنم.

پیچ و خم های مسیر را در ذهنم مرور می کنم. دستانم را به فرمان می مالم...پدال نداشته ام را چک می کنم. پیست دیگر خالی از آدم شده.

قرمز- قرمز- سبز!

 جزء عادت هر سالم شده که عید رو و شروع سال جدید رو تو مناطق جنگی باشم. شاید این سالها سالهای آخری باشه که در راستای این عادتم دارم طی میکنم.ب ه دلایل شخصی و غیر شخصی. دلایل شخصیش که بماند اما غیر شخصیش رو چند تا از رفقا ذکر کردن در این جا و اون جا. امسال یه نمه حس و حال عکاسی نبود. برادر خوبم علی موحدی امسال کمکم کرد تو عکس گرفتن.


در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که: «بهشت، دری دارد به نام «باب المجاهدین» که آنان، به سوی آن حرکت می‌کنند و در را در برابر خود باز می‌بینند در حالی که شمشیرها را به کمر بسته‌اند. این، در حالی است که سایر مردم، در موقف حساب ایستاده‌اند و در انتظار حسابند، (اما مجاهدان، بدون حساب، به سوی بهشت می‌روند و در آستانه بهشت) فرشتگان، به آنان تبریک می‌گویند»(کافی، ج 5، ص2).


بعضی اوقات مسائل اون جور که آدم میخواد پیش نمیره.تصویر بالا اتودی بود که میخواستم بره یه پوستر بزنم با موضوع معماری و سینما. ایده ام هم این بود که سالن سینما و تصویر روی پرده رو با هم یکی کنم. یه جوری مثلا اون تصویر روی پرده تبدیل به قسمتی از همون واقعیت دنیای تماشاچیا شده باشه. کم کم شد این چیزی که میبینید. تقریبا اصلا ربطی به موضوع اولی نداره
نمیدونم این چقدر میتونه خوب یا بد باشه که موقع تصویر سازی خودت رو در میون اون دنیایی که ساختی حس کنی.میون جایی که فقط تو ذهن تو هست.یه نا کجا آباد

تهران یه جایی اون پایین هاست.بالای این گنبد دودی چیزی جز سکوت نیست.اگر اشتباه نکنم این عکس رو از تپه نورالشهدا گرفتیم.نفس کشیدن برامون سخت بود.عادت این همه هوای تمییز رو نداشتیم