ما، آخر الزمان و زبان تصویر
شاید این مطلب قسمت دوم پست قبلی باشه...شاید هم نه!
دیروز تو تشییع پیکر شهدا اتفاقی یک از رفقا رو دیدم. طبق معمول این روز ها بحثمون کشید به سوریه و آخرالزمان و غیره...رفیق شفیق ما از کارهایی که داشت انجام می داد می گفت. منتها نه از جنس کارهایی که این روزها مد شده. با شعف خاصی می گفت که داریم زبان انگلیسی با بچه ها کار می کنیم و ایشالا بعدش فلان زبان و علی آخر...
رفیق ما مطلب را خوب گرفته بود. این که الان مهمترین چیز ارتباط است. او نگاهش رو به "بعد الآخر الزمان" دوخته بود! فهمیده بود اتفاقی که پهنه اش کل دنیاست نیاز به مبلغ در همون وسعت داره و گرنه قطعا درگسترش خودش دچار مشکل می شه( مسئله تبلیغ انقلاب اسلامی خودمون نمونه خوبی برای مطالعه هست. بخاطر نداشتن اندام های ارتباطی،انقلاب ما درست فهم نشد و از اون بدل های زیادی زدند تا اصلش رو مخدوش کنند)
یادم هست چند سال پیش با برخی از این رفقایی که داشتند خودشون رو آماده می کردن برای رفتن به حوزه می گفتم ببین فلانی از الان ببندید برای تبلیغ تو اروپا و آمریکای لاتین و ...
باید به این نقطه برسیم که مهمترین ابزار ما در این برحه ابزار ارتباط است و نه لزوما سلاح گرم و امثال این ها. مسئله ایمان و خودسازی در جای خودش باقیه و در وقت خودش سلاح بدست حسابی خون به پا خواهیم کرد. منتها طبق روایت مدت جنگ های آخر الزمان خیلی هم زیاد نیست. پس رفقا خیلی دلشون رو صابون نزنن :).
زبان تصاویر ظرفیت های بیانی زیادی برای حرف های جهانی داره. از گرافیک و کاریکاتور بگیر تا فیلم و کلیپ و غیره. اگر ما که در حوزه هنرهای تجسمی مشغول به فعالیت هستیم دغدغه فهم این زبان را پیدا کنیم اونوقت به جرات می شه گفت تو خیلی از حوزه ها می تونیم حرف های خودمون رو راحت تر به مردم دنیا برسونیم. گاهی یک تصویر به اندازه ده ها جلد کتاب،حرف می تونه منتقل کنه!
خب ما تا چه حد به این زبان تسلط داریم؟ چقدر به بهبود وضعیت خودمون در این زمینه فکر می کنیم؟ این رو از این جهت می گم که برخی فکر می کنن به صرف یادگیری فتوشاپ و تری دی مکس و امثال اینها هنرمند شدن. و شروع به تولید اثر می کنن که بیشتر یا فحش نگاری هست یا پیام های مغشوش و نارس تصویری. چیزی که نمونه اش رو در دوران اتفاقات فتنه شاهد بودیم.(مطلبی رو قبل تر با همین موضوع نوشته بودم که با استقبال چکشی از طرف برخی از رفقا مواجه شد!)
ان شاء الله در چند پست آینده این دغدغه مهم رو با هم پیگیری می کنیم.
پ ن1: عکس بالا متعلق به خانم آزین حقیقی از خبرگزاری فارس هست که کمی توش دخل و تصرف کردم.
پ ن 2: این آیه دیروز به چشمم خورد. شاید وصف امروز ما و ترس برخی از بزرگان نظام هم باشه که احساس خطرکردن از وقایع منطقه.
همان کسانى که [برخى از] مردم به ایشان گفتند مردمان براى [جنگ با] شما گرد آمدهاند پس از آن بترسید و[لى این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند خدا ما را بس است و نیکو حمایتگرى است. (173 آل عمران)
- دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۲، ۰۸:۵۰ ب.ظ