دنیا منهای من
مردم معمولا خیلی دوست دارن اطلاعات خودشان رو نسبت به دیگران زیاد کنن. خیلی از اونها لزوما دلیل خاصی هم برای این کار ندارن. شاید بخاطر اینکه خوشون جلو دید خودشون نیستن اینجوریه. ساختار آفرینش کالبد آدم و خود عالم حتی، طوریه که با تمام قدرت تو رو از خودت به بیرون پرتاب میکنه. ساده ترین وجهش شاید همین باشه که خودت رو نمیتونی به عوان یه کل -اون جوری که بقیه رو میبینی-ببینی. یعنی با خودت مواجه نمیشی و حواست مدام از خودت پرت میشه. بدون اینکه بفهمی مشغول دیگرانی و خودت رو گم میکنی. تازه اون موقع هم که مشغول خودت میشی قضیه رو اشتباه میگیری. فضولی کردن و غیبت کردن تو همین مایه هاست؛مشغول شدن به دیگران. البته غیبت کردن یه چیز دیگه هم داره که خیلی لذت بخشش میکنه و اونم اینه که یه حس خوب بودن به آدم دست می ده، یه حس خود برتر بینی.البته این تو اعماق وجود آدمه. یه بار که خودم مبتلا شده بودم بصورت کاملا ناگهانی این رو فهمیدم...
***
خودشناسی یه جورایی خلاف جهت رودخونه حرکت کردنه.
***
ضبط صوت رو بر می داری و صدای خودت رو ضبط میکنی. بعد پلی میکنی تا با صدای خودت صفا بکنی که ناگهان...اولش متعجب می شی و نمیشناسی اونی رو که داره صحبت میکنه و بعد، میفهمی این همه مدت که تو خودت رو با این صدا میفهمیدی بقیه انگار داشتن با یکی دیگه صحبت میکردن. این صدا رو فقط خودت میشنوی و نه هیچ کس دیگه. تا آخر عمر هم با تو هست. گاهی سرزنشت میکنه، گاهی وسوست میکنه، گاهی هم با هم دعوا میکنین و ...
حتی عادت کردی همیشه خودت رو تو آیینه ببینی و وقتی تو عکس خودت رو میبینی میفهمی که یه نمه فرق داری...
***
ایام فاطمیه، سخنرانی حاجی پناهیان رو تو بیت رهبری دارم گوش می دم...مسئولین مملکتی هم نشستن و تسبیح میچرخونن. می گم این مرتیکه ها (البته بعضیاشون) چرا این حرفا رو می شنون درس نمیگیرن... بعد اون صدایی که فقط خودم می شنومش میگه..مرد حسابی تو خودت عبرت میگیری که به اونا گیر میدی؟
- يكشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۹:۲۹ ق.ظ