دیدآرت

یک حرکت کوچکِ عظیم

شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۳۶ ق.ظ
چند روز پیش داشتم به محل کارم می رفتم. قدم ها را طوری تنظیم کردم که به چراغ قرمز عابر بر خورد نکنم. اما نشد و دقیقا تا پایم را داخل خیابان گذاشتم چراغ قرمز شد. ناچار چند قدم به عقب بر گشتم و منتظر ماندم تا چراغ سبز شود. همین که  ایستادم چند نفر که خیز برداشته بودند تا از خیابان رد شوند خودشان را جمع و جور کردند و به عقب برگشته و کنار من منتظر ماندند. خب چراغ طولانی بود و برای برخی از آنها تحمل این زمان زیاد سخت بود(همینجا بگم که من خودم خیلی روی خودم کار کردم تا بتونم این زمان رو تحمل کنم ... واقعا سخته).
چند سالی هست که پشت چراغ قرمز عابر می ایستم و در این مدت تفاوت را در رفتار مردم -در این مورد خاص- بوضوح می بینم. یک کار فرهنگی کوچک و مستمر می تواند در دراز مدت تغییراتی بنیادین ایجاد کند. این که هر کدام از ما با رفتارمان می توانیم دیگران را به مرور زمان ترمیم کنیم (و یا حتی تخریب !) به نظرم یک معجزه بزرگ هست که براحتی از کنارش عبور می کنیم.
این نوع تربیت و حساب باز کردن بروی زمان-به عنوان یک عنصر دخیل و بستر کار فرهنگی،نه یک عنصر مزاحم- با ساختار طبیعت و فطرت انسان هم سازگار تر است. چیزی که به هزار و یک دلیل امروز در کارهای فرهنگی رعایت نمی شود و همه می خواهند با یک نمایشگاه  یا یک کار بزرگ بقول خودشان "بترکانند."
کار فرهنگی در ابعاد بزرگ باید بر همین ساختار ساده استوار باشد. مداوم بودن یک حرکت کوچک در پهنه ای وسیع توسط سلول های آن سیستم .به عنوان کسی که در حوزه گرافیک مشغولم و تلاش دارم که این حرفه را در حیطه فرهنگ جامعه و عقایدم بکار ببرم، این نوع حرکت ها را موثر تر می بینم. به نظرم  ظرفیت انسان به عنوان رسانه - در جای خودش- بسیار بیشتر از رسانه های دیگر است. یکی از مشکلات ما عدم تشخیص درست استفاده از قالب های مختلف رسانه ای و هنری در جایگاه های مختلف است. مثلا در جایی که باید بدون واسطه با مخاطب هم صحبت شویم بروشور می زنیم  و یا در یک جای اشتباهی پوستر میزنیم. باید به جای این نوع کارهای فرهنگی که بعد از سال هشتاد و هشت بصورت قارچ گونه ای بیشتر هم شد و عموما در سطح پوستر و بروشور باقی ماندند به برنامه ای مدون برای تربیت انسان فکر کرد.
حضرت امام (ره) در جایی جمله ای ساده اما در عین حال ساختار مدارانه  بیان می کنند: « شما خودتان را درست کنید کشورتان درست می شود » و در جایی دیگر دقیق تر مسئله را باز می کنند که :« هر اصلاحی نقطه اولش خود انسان است. اگر چنان چه خود انسان تربیت نشود نمی تواند دیگران را تربیت کند ». به گمان من این مسئله ساده و راهبردی(بخوانید استراتژیک که تاثیرش بیشتر باشد!!) امروز برای طبقه فرهنگی حزب الله در اولویت اول نیست. نقلی هست که  شاید تا حدی بیانگر وضع فعلی ما باشد: "همه می خواهند دنیا را درست کنند ولی هیچ کس نمی خواهد خودش را درست کند."  باید از خود شروع کرد و اگر نه مجبوریم ساده باورانه دلمان را به نتایج سطحی و مقطعی در کار فرهنگی خوش کنیم. با ااین نگاه تفسیر انقلاب اسلامی بروز ظاهری آن چیزیی است که درون حضرت روح الله اتفاق افتاد.آن خودسازی و تهذیب نفسی که ایشان روی خودشان پیاده کردند ثمره اش انقلاب اسلامی بود.
استنباط بنده از مدلی که اسلام برای پیش برد و بهبود فرهنگ در جامعه اسلامی دارد متکی بر فرد فرد آن جامعه است. و این امربین حکومت و مردم تقسیم شده است و فقط اختصاص به حکومت ندارد. این که  در ناخود آگاه ما شکل گرفته است که وزارت فرهنگ و ارشاد متولی وضع فرهنگ در جامعه است منجربه تفاوتی در وظیفه ای که داریم می شود. اولین و مهم ترین مرحله در بهبود این امر درست رفتار کردن تک تک ما در سطح جامعه است: قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى‏ وَ فُرادى
هر چند هنوز هم  پیدا می شوند کسانی که یکدفعه و بعد از تحمل چراغ طولانی خسته شده و به دل خیابان می زنند وعده ای را که در رو در بایستی با خودشان ماندنبه دنبال خودشان می برند؛ اما این فقط یک پیام برای من دارد: کار بزرگِ پشت چراغ ماندن را کوچک نگیرم!

***

 پ ن 1: هنوز هم برخی اوقات از دست و پام در می ره  و  چراغ قرمز عابر رو رد میکنم...خیلی خیلی کم البته :)

پ ن 2: پیش نویس این یادداشت رو قبل از انتخابات نوشته بودم اما  تقدیر این بود که بعد از از دست رفتن قوه اجرایی از دست اصولگرایی (در حد یک اسم به اصولگرایی بسنده میکنم نه بیشتر) این یادداشت رو منتشر کنم. بنظرم این اتفاق خیلی مبارکیه. اینکه بدنه حزب الله به خودش بیاد و برسه به اینکه دستگاه اجرایی فقط یکی از اندام های این سیستم هست و به سمت کارهای اجتماعی رو بیاره. و گمانم بر اینه که با کم شدن بودجه های دولتی در مجراهای فرهنگی، اتفاقات خوشایندتری خواهد افتاد. گو اینکه یکی از مسائلی که بشدت مخرب کار فرهنگی هست همین بیلان کاری ها و محدودیت های زمانی هست که از طرف صاحبان بودجه فرهنگی که عموما دولتی هستند به گروه های اجرایی این کار ها تحمیل میشه.

پ ن 3: عکس این موجود رو تو استودیویی که تو دفتر ساختم گرفتم... با انحنایی که در فرمشه شبیه بته جقه در آومده . بنظرم این دونه های کاج چیزهای با ارزشی هستن که همین طور دور و اطرافمون ریختن و ما اصلا بهشون توجه نداریم. ظرفیت های زیادی تو این موجودات هست! هزاران مثل خودشون رو میتونن دوباره ایجاد بکنن
  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۳۶ ق.ظ
  • صادق لطفی زاده

نظرات  (۷)

یه نکته ریزی اینجا پیش میاد که اگر ازش غافل بشیم خطرناکه
خیلی باید حواسمون باشه که حرکات کوچک مثبت مون توی جامعه برای رضای خدا باشه نه اصلاح مردم
اگر بریم سراغ این فضا که شیک و تر تمیز و قانونمند عمل بکنیم بخاطر اصلاح جامعه دچار نفاق پنهانی خواهیم شد چیزی شبیه (پز روشنفکری) امیدوارم منظورم رو فهمیده باشی
ذکر مسئله قانون مندی تو متن صرفا مصداقی هست و انتظار این بود که جان کلام رو مخاطب بتونه بگیره.مسئله اساسی متن نحوه تاثیر پذیری افراد یک جامعه از هم هست. این که کیفیت یک رابطه چطور باید باشد. در متن هم ذکر شده که کسانی که دغدغه اصلاح جامعه رو دارن باید اول از خودشون شروع کنن و به نظرم در چارچوب دین کلمه خودسازی مفهوم روشنی داره و اون هم تقرب به سمت خدا و .. هست.با این تفاسیر مسلما کسی که از این منزل شروع کرده و حتی قانومنمند و شیک هم رفتار میکنه نه دچار نفاق شده و نه پز روشنفکری داده
و اینکه به قانون عمل کردن کجاش پز روشنفکریه؟
  • دست-انداز
  • این عنصر زمان رو خوب اومدین خدایی این امت حزب الله اصلا حال و حوصله ی به قول خودش لفت دادن و وقت تلف کردن نداره بگیر ببند بنداز دور! :)
  • عبیدک بفنائک
  • سلام
    حاجی دلم برات تنگ شدئ
    ازدواج؟!
    دوره بزاریم وقت میکنی افرادشم گلچین کنیم
    آقا از این تلگرافی تر نمیشد بگی؟
    ازدواج رو از کجا در اوردی خدا وکیلی؟
    در مورد جمله آخر حضوری باید صحبت کنیم...تجربه قبلی نباید دوباره اتفاق بیافته
    یادش بخیر حاج آقا مجتبی هم همین رو میگفتن...
    اول خودسازی...
    حتی یه حدیث هم از حضرت امیر(به قول آقا مجتبی علی ع)میگفتن کسی که برای خودسازی تلاش کنه سزاوارتر از کسی که برای ساختن مردم تلاش کنه!!!(البته خود حدیث رو دقیقا یادم نبود!!!فهوی کلام رو نوشتم...)
    چقدر پرانتز تو پرانتز شد...
    دیدآرت پذیرای همه نوع پرانتز از طرف شما هست !
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی